جستجو برای:
  • صفحه نخست
  • دوره ها
  • وبلاگ
    • مقالات
    • پادکست
    • ویدئو
  • بیشتر
    • درباره من
    • نمونه کارها
 
  • 02122622006
  • arsh.rstami@gmailcom
  • بلاگ
  • تماس با ما
  • درباره ما
آکادمی آرش رستمی
  • صفحه نخست
  • دوره ها
  • وبلاگ
    • مقالات
    • پادکست
    • ویدئو
  • بیشتر
    • درباره من
    • نمونه کارها
0

ورود و ثبت نام

وبلاگ

آکادمی آرش رستمیبلاگدسته‌بندی نشدهعشق سرگردان و گمشده

عشق سرگردان و گمشده

1400-06-13
ارسال شده توسط drrostami
دسته‌بندی نشده
313 بازدید
همه این روز ها و شب ها منتظر بودم بیایی و حالمو بپرسی، بگی کارات چطور پیش میره؟ همه اون لحظه هایی که احساس تنهایی میکردم با همه رنجی که میکشیدم دلم میخواست بیای و بگی کنارمی، همین…

هیچ وقت انتظار اینو نداشتم برام کاری انجام بدی چون خودمو جوری میدیدم که از پس مشکلاتم بر میام، فقط میخواستم حواست بهم باشه، عمیقا تو چشام نگاه کنی و بهم بگی که اینم میگذره، من محکم کنارتم، یا نگران وضعیتم بشی، اما نشد که بشه…
نشد که بگی همه مشکلات و ودرگیریایی که داری فدای سرت، چقدر با همه وجودم میخواستم سکوتت رو بشکنی و کلمات از زبونت جاری بشن و بفهمم توی ذهنتم، بفهمم که میفهمی چه حسی دارم، اما افسوس فقط حس اینو بهم دادی که داری قضاوتم میکنی، داری مثل بقیه سرزنشم میکنی…به مرور که بزرگتر شدم و آدم پخته تری شدم احساس قدرت و ارزش بیشتری میکردم…
مگه میشه آدمی که یه تنه مسیر زندگیشو اومده جلو خودشو قوی احساس نکنه؟ مگه میشه کسی که تنهایی زخم هاشو مرهم گذاشته و براشون درد کشیده محکم نباشه؟ سالها بعد وقتی که بزرگ شدم کارای بزرگتری کردم، آدمهای بزرگی رو دیدم و معاشرت کردم، جایگاه بزرگی برای خودم رقم زدم اما باز هم نگاه غریبی رو طلب میکردم از بقیه، نوازشی رو تو نگاهشون طلب میکردم، میدونی انگار جنس این توجه و نوازش برام آشنا و کهنه بود، اما عمیق و غم انگیز…
من آبستن نداشتن تو و نگاه پر از عشق تو شده بودم تا ابد… تا لحظه مرگ… و این غم منو به سمت آدمهایی میبرد که فقط احساس کنم حضور دارن…اما افسوس که بودن اونا هم مرهمی برای غم عمیق من نبود، از خودم تعجب میکردم میگفتم: این منم؟ همون آدمی که خودتو محکم و قوی میشناختیش؟ چطوری نوازش نگاهی اینقدر مهم شده بود برام؟
فهمیدم این جای خالیه همون عشقیه که بهم ندادیش… همون سکوتیه که با دوستت دارم روی زبونت جاری نشد…فهمیدم این جای خالی با هیچ آدمی پر نمیشه و تا همیشه مهرش خورده روی تن و احساسم… واقعیت اینه که از یه جایی و سنی به بعد بدون آدمها زندگیمون به اخرش نمیرسه اما جای جای زخم های قدیمی تا همیشه درد میکنه و غمش باهامون جاودانه میمونه…
وقتی خودمو مرور میکنم تازه میفهمم دلیل اینکه آدمایی برام مهم میشدن چی بوده و ازشون انتظار توجه و حمایت داشتم. شاید امروز اینطوری نمیشد اگه سکوتتو میشکوندی و حرف میزدی…شاید امروز اینطوری نمیشد اگه حواست به جای چیزای بیخودی بهم میدادی و کمی احوالمو میپرسیدی و بی هوا بهم میگفتی که دوستت دارم…
.
.
متن: دکتر آرش رستمی
اشتراک گذاری:
برچسب ها: دکتر آرش رستمیرابطه عاشقانهرواندرمانیروانشناس تهرانروانکاوی عشقعاشقانهعاشقیعشقعشق اولعشق کودکی
در تلگرام
کانال ما را دنبال کنید!
در اینستاگرام
ما را دنبال کنید!

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
دسته‌ها
  • اختلال شخصیت خودشیفته
  • حمله پانیک
  • دسته‌بندی نشده
  • رابطه عاطفی
  • مقالات
  • ویدئو
نوشته‌های تازه
  • نارسیسم ها چه کسانی هستند؟ (علائم و انواع زنان و مردان نارسیست)
  • رابطه یک طرفه با خودشیفته
  • درمان خودشیفتگی | انواع + علائم + تست
  • ۷ نشونه بی اعتمادی در رابطه عاطفی
  • تحلیل روانشناختی سریال زخم کاری
درباره آکادمی آرش رستمی

در برند آموزشی آرش رستمی با سالها تجربه درمانی و آموزشی در حوزه روانشناسی در کنارتان هستیم تا روانشناسی را به زبان ساده و کاربردی در زندگی، روابط و کسب و کارتان به شما آموزش دهیم

  • تهران، خیابان شریعتی، قلهک ، روبروی خیابان دولت ابتدای خ امامزاده پلاک 14 واحد 4
  • 02122622006
فهرست سفارشی
  • صفحه اصلی اول
  • بلاگ
  • گروه درمانی خودشناسی
  • تماس با ما
  • حساب کاربری من
  • درباره ما
  • سبد خرید
  • فروشگاه
تمامی حقوق برای سایت آرش رستمی محفوظ می باشد.

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت